loading...
persian
مهدی بازدید : 194 یکشنبه 18 خرداد 1393 نظرات (0)

شعبان یا شَعبان المُعَظّم (به عربی: شعبان) هشتمین ماه در گاه‌شماری هجری قمری است. ماه شعبان، از عزیزترین ماه‌های اسلامی است. علی بن ابی طالب فرمود: وقتی پیامبر اکرم هلال این ماه را مشاهده می‌کرد، دستور می‌داد که کسی در سراسر مدینه ندا دهد: ای مردم! این ماه ماه من است؛ خدا رحمت کند کسی را که مرا بر ماه من یاری کند، یعنی در آن روزه بدارد. علی بن ابی طالب فرمود: هر کس ماه شعبان را برای محبت به پیامبر خدا و تقرب به خداوند روزه بگیرد، خداوند او را دوست می‌دارد، و به کرامت خویش در روز قیامت نزدیک می‌کند.

مناسبت‌ها

مهدی بازدید : 112 سه شنبه 06 خرداد 1393 نظرات (0)

محمود کاوه (۱۳۴۰ مشهد-۱۳۶۵ پیرانشهر قله ۲۵۱۹ حاج عمران) از فرماندهان سپاه پاسداران ایران در جنگ ایران و عراق بود. وی در بدو تشکیل سپاه به عضویت سپاه مشهد درآمد و در ۲۲ سالگی به فرماندهی تیپ ۱۵۵ ویژه شهدا در غرب کشور که بعدها به لشکر ارتقا یفات منصوب شد. وی در شهریور ماه ۱۳۶۵ ودر حین عملیات کربلای۲ به شهادت رسید.

کودکی و نوجوانی

در سال ۱۳۴۰ در شهر مشهد به دنیا آمد. پدرش از کسبه مشهدی بود. اصلیتشان از دهستان بیهود توابع قاین بود و از جمله افرادی بود که در دوران شاهنشاهی به لحاظ این که مقلد سید روح‌الله خمینی بود و با روحانیونی همچون سید علی خامنه‌ای، سید عبدالکریم هاشمی‌نژاد ارتباط داشت.

او بعد از اتمام دوره راهنمایی، به کسب علوم دینی در حوزه علمیه پرداخت. مدتی بعد به این نتیجه رسید که اگر با اخذ مدرک پایان دبیرستان وارد حوزه شود، موفق‌تر خواهد بود. او در کلاسهای درسی مسجد جواد و امام حسن مجتبی، بخصوص کلاسهای آیت‌الله خامنه‌ای که در آن زمان با عنوان حاج سید علی آقا شناخته می‌شد شرکت می‌کرد.

جوانی و دوران انقلاب

در پخش اعلامیه‌های روح‌الله خمینی چه در درون دبیرستان و چه در محیط‌های دیگر تلاش می‌نمود و در درگیریها با ماموران حکومت و راهپیمایی‌ها به همراه پدر فعالانه شرکت می‌جست. سخنرانی‌های آیت‌الله خامنه‌ای تاثیر فراوانی روی او گذاشت.

دوران جنگ

کاوه یکی از جوانترین فرماندهانی است که هدایت جنگ ایران و عراق را به عهده گرفتند. روزی که جنگ شروع شد او یک جوان ۱۹ ساله بود اما ۳ سال بعد فرماندهی تیپ ویژه شهدا را به عهده گرفت. تیپی که از کلیدی‌ترین یگانهای سپاه بود. موفقیت‌ها و انجام عملیات خارق‌العاده توسط این تیپ با فرماندهی کاوه باعث شد به لشکر ویژه ارتقا یابد.

کاوه در ۱۰ شهریور ۱۳۶۵ در منطقه عمومی حاج عمران برروی قله ۲۵۱۹ حاج‌عمران بر اثر اصابت ترکش گلوله توپ و درسن ۲۵ سالگی شهید شد.

مسئولیتها

  • مربی آموزش نظامی ۱۳۵۸/۳/۱۵ - ۱۳۵۹/۶/۲
  • مسئول محافظین بیت امام ۱۳۵۹/۶/۳ - ۱۳۵۹/۸/۳
  • مربی آموزش نظامی ۱۳۵۹/۸/۴ - ۱۳۵۹/۹/۲۲
  • مسئول عملیات سقز ۱۳۵۹/۹/۲۳ - ۱۳۶۰/۱۲/۷
  • مسئول عملیات تیپ ویژه شهدا ۱۳۶۰/۱۲/۸ - ۱۳۶۱/۴/۳۱
  • فرمانده تیپ ویژه شهدا ۱۳۶۱/۵/۱ - ۱۳۶۵/۲/۱
  • فرمانده لشکر ویژه شهدا ۱۳۶۵/۲/۲ - ۱۳۶۵/۶/۸

مجروحیت‌ها

  • اصابت گلوله به ناحیه شکم اسفند ماه ۱۳۶۱ پاکسازی روستای محمد شاه از توابع مهاباد
  • اصابت گلوله به ناحیه شانه چپ مرداد ماه ۱۳۶۳ پاکسازی منطقه عمومی دارلک از توابع مهاباد
  • اصابت ترکش به ناحیه دست راست وسر بهمن ماه ۱۳۶۳ منطقه عملیاتی بدر
  • اصابت ترکش به صورت اسفند ماه ۱۳۶۴ منطقه عملیاتی والفجر
  • اصابت ۱۲ ترکش نارنجک به ناحیه سر اردیبهشت ۱۳۶۵ منطقه عمومی حاج عمران عراق موسوم به تک حاج عمران

سوابق آموزشی

محمود کاوه فقط در سال ۱۳۵۸ یک دوره آموزش عمومی و نیز آموزش جنگ‌های نامنظم را به مدت چهار ماه به همراه سه نفر دیگر از کادر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خراسان در پادگان امام علی گذرانده‌است.

۱۳۴۰ ولادت در اول خرداد ماه، مشهد
۱۳۴۶ تحصیل در حوزه علمیه
۱۳۵۲ تحصیل در مدرسه راهنمایی
۱۳۵۵ تحصیل در دبیرستان خوش نیت
۱۳۵۷ آغاز انقلاب اسلامی ایران
۱۳۵۸ عضویت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
۱۳۵۸ مربی پادگان آموزش نظامی سردادور
۱۳۵۸ اعزام به تهران جهت گذراندن دوره چریکی
۱۳۵۹ عزیمت به جماران و سرپرستی گروه حفاظت از خانه خمینی
۱۳۵۹ عزیمت به جبهه‌های جنوب
۱۳۵۹ عزیمت به کردستان و سرپرستی گروه پاسداران اعزامی به سقز
۱۳۵۹ فرمانده گروهان اسکورت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سقز
۱۳۶۰ فرمانده عملیات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سقز
۱۳۶۰ قائم مقام فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سقز
۱۳۶۰ فرمانده عملیات تیپ ویژه شهدا
۱۳۶۱ مجروحیت در عملیات پاکسازی منطقه محمد شاه مهاباد از ناحیه شکم
۱۳۶۲ فرمانده تیپ ویژه شهدا
۱۳۶۳ ازدواج با خانم فاطمه عماد الاسلامی
۱۳۶۳ تولد تنها فرزندش زهرا کاوه
۱۳۶۳ مجروحیت در عملیات پاکسازی منطقه دارلک مهاباد از ناحیه کتف
۱۳۶۳ مجروحیت در عملیات بدر از ناحیه دست
۱۳۶۴ مجروحیت در عملیات قادر از ناحیه دست
۱۳۶۵ فرمانده لشکر ویژه شهدا
۱۳۶۵ مجروحیت در تک حاج عمران از ناحیه سر
۱۳۶۵ شهادت در یازدهم شهریور بر روی ارتفاعات ۲۵۹ حاج عمران

گوشه‌ای از وصیت نامه

دشمن باید بداند و این تجربه را کسب کرده باشد که هر توطئه‌ای را که علیه انقلاب طرح‌ریزی کند، امت بیدار و آگاه با پیروی از رهبر عزیز، آن را خنثی خواهد کرد. آینده جنگ هم کاملاً روشن است که پیروزی نصیب رزمندگان اسلام خواهد شد و هیچگاه ما نخواهیم گذاشت که خون شهیدانمان هدر رود
مهدی بازدید : 84 دوشنبه 05 خرداد 1393 نظرات (0)

مبعث حضرت محمد(ص)رابه همه مسلمانان تبریک عرض میکنم

مهدی بازدید : 349 پنجشنبه 18 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

پیشاپیش ولادت مولای متقیان امام علی (ع)رابه همه بازدیدکنندگان تبریک عرض میکنم.

مهدی بازدید : 209 چهارشنبه 10 اردیبهشت 1393 نظرات (1)

رَجَب یا رَجَب المُرَجَّب (به عربی: رَجَب) هفتمین ماه از ماه‌های قمری است. در زمان جاهلیت رجب ماه مقدسی بود: در آن برای خدایان قربانی می‌شد و جنگ در آن حرام بود. هرچند پس از ظهور اسلام این اعمال به تدریج از بین رفتند. در حدیث مهمی از پیامبر اسلام آمده: «رجب ماه خداست، شعبان ماه من است و رمضان ماه مردم من است.» که رجب را هم‌پایهٔ دو ماه مبارک دیگر نهاده‌است. همچنین از او نقل است که هرکس یک روز در ماه رجب روزه بگیرد مانند آن است که یک ماه را روزه گرفته است. طبق روایات اسلامی ماه رجب، ماه تهذیب و عبادت و خودسازی، و آغاز یک دوره جدید سلوک به سوی خداست.

لیلة الرغائب به نخستین شب جمعهٔ ماه رجب گفته می‌شود. وقوع مناسبت‌های تاریخی متعدد صدر اسلام در این ماه آن را به زمان برجسته‌ای از سال تبدیل کرده‌است.

مهدی بازدید : 55 دوشنبه 08 اردیبهشت 1393 نظرات (0)
مرتضی مطهری

مرتضی مطهری
زادروز ۱۳ بهمن، ۱۲۹۸
فریمان، ایران
درگذشت ۱۱ اردیبهشت، ۱۳۵۸ (۵۹ سال)
تهران، ایران
محل زندگی فریمان، مشهد، قم و تهران
ملیت ایرانی
پیشه استادی دانشگاه تهران
نقش‌های برجسته نظریه‌پردازی جمهوری اسلامی
لقب آیت الله - استاد - معلم شهید
مذهب شیعه دوازده امامی
آثار متعدد
فرزندان علی، محمد، مجتبی، فریده، وحیده، حمیده، سعیده
والدین شیخ محمدحسین فریمانی
گفتاورد گفتاوردهای مرتضی مطهری
 
 

مرتضی مطهری معروف به شهید مطهری (زادهٔ ۱۳ بهمن ۱۲۹۸ در فریمان - ترورشده ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۸ در تهران) روحانی شیعه، استاد فلسفه اسلامی و کلام اسلامی و تفسیر قرآن، عضو هیئت موتلفه اسلامی و از نظریه‌پردازان نظام جمهوری اسلامی ایران بود.

وی قبل از انقلاب ۵۷ عضو انجمن سلطنتی فلسفه و استاد دانشگاه تهران بود.

  بعد از انقلاب به ریاست شورای انقلاب منصوب شد.

سید روح‌الله خمینی علاقه زیادی به وی داشت، تا بدانجا که بعد از مرگش گفت:

«مطهری پارهٔ تن اسلام و حاصل عمر من بود.» در ادبیات جمهوری اسلامی ایران از

وی با عنوان معلم شهید یاد می‌شود.

زندگی‌نامه

کودکی و نوجوانی

مطهری در ۱۳ بهمن ۱۲۹۸ در فریمان از توابع مشهد در خانواده‌ای روحانی با اصالت هراتی  متولد شد. مرتضی مطهری فرزند شیخ محمد حسین کیخا(مطهری)، نوه شیخ محمد علی کیخا از معتمدین سیستان از ده کنگ پیران بخش پشت آب شهرستان زابل است. شیخ محمد علی کیخا بیش از یک قرن پیش از شهرستان زابل در استان سیستان و بلوچستان به شهرستان فریمان در استان خراسان مهاجرت کرده اند. علت مهاجرت شیخ محمد علی کیخا میل به اقامت در جوار حرم مطهر امام رضا (ع) و بهره مندی از حوزه علمیه مشهد و ... ذکر شده است.مطهری در کودکی برای فراگیری دروس ابتدایی به مکتبخانه رفت. در سن دوازده سالگی به حوزه علمیه مشهد رفت و به تحصیل مقدمات علوم اسلامی همت گماشت. در این دوران اندیشه‌های مربوط به خداشناسی سخت او را به خود مشغول می‌دارد[نیازمند منبع]. در سال ۱۳۱۶ برای تکمیل تحصیلات خود عازم حوزه علمیه قم شد. این در حالی بود که اندکی پیش از آن عبدالکریم حائری میبدی، موسس حوزه علمیه درگذشته بود و ریاست حوزه را سه تن از مدرسان بزرگ آن سید محمد حجت، سید صدرالدین صدر و سید محمدتقی خوانساری به عهده گرفته بودند.

جوانی و تحصیلات

مرتضی مطهری در جوانی.jpg

مطهری نزد آیت‌الله صدوقی، کتاب «مطوّل» را فراگرفت و نزد آیت‌الله مرعشی نجفی، «شرح لمعه» را آموخت. در دوره اقامت پانزده ساله خود در قم از بروجردی (در فقه و اصول) و خمینی (به مدت ۱۲ سال در فلسفه و اصول) و علامه طباطبائی (در فلسفه: الهیات شفای بوعلی و دروس دیگر) بهره گرفت. قبل از نقل مکان بروجردی به قم، مطهری گاهی به بروجرد می‌رفت و از وی استفاده می‌کرد. وی مدتی نیز از درس و بحث اخلاقی حاج میرزا علی آقا شیرازی بهره برد. سید محمد حجت (در اصول) و سید محمد محقق داماد (در فقه) از اساتید دیگر مرتضی مطهری بودند. وی در مدت اقامت خود در قم علاوه بر تحصیل علم، در امور اجتماعی و سیاسی نیز مشارکت داشت و از جمله با فدائیان اسلام در ارتباط بوده‌است.

خانواده

مطهری، در سال ۱۳۳۱ با عالیه روحانی، دختر یکی از روحانیون مشهد ازدواج می‌کند. حاصل این پیوند چهار دختر و سه پسر است. علی مطهری و محمد مطهری دو تن از فرزندان اوست.

عباس‌هادی‌زاده مهندس نساجی، احمد یزدی داروساز، علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی و مجید عباسپور دکتری محیط‌زیست و استاد دانشگاه صنعتی شریف دامادهای اویند.

مهاجرت به تهران

مطهری در سال ۱۳۳۱ از قم به تهران مهاجرت کرد، و در این شهر به تدریس در مدرسه مروی و تألیف و سخنرانی‌های تحقیقی پرداخت. در سال ۱۳۳۴ اولین جلسه تفسیر انجمن اسلامی دانشجویان توسط مطهری تشکیل گردید، و در همان سال تدریس خود را در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران را آغاز کرد. در سالهای ۱۳۳۷ و ۱۳۳۸ و پس از تشکیل انجمن اسلامی پزشکان، مطهری به یکی از سخنرانان اصلی این انجمن تبدیل گشت. وی در طول سالهای ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۰ سخنران منحصربه‌فرد این انجمن بود.

مرگ

مرتضی مطهری بعدازظهر روز سه‌شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۸ به همراه گروهی از رجال سیاسی انقلابی در جلسه‌ای در منزل یدالله سحابی شرکت می‌کند. پس از پایان جلسه، در تاریکی شب و هنگام خروج وی از محل جلسه، هدف گلوله یکی از افراد گروه فرقان قرار گرفت، و پس از انتقال به بیمارستان طرفه درگذشت. قاتلان او سه نفر به نام‌های محمد علی بصیری، حمید نیکنام و وفا قاضی زاده بودند.

فعالیت‌های سیاسی

مرتضی مطهری در فعالیت‌های سیاسی در کنارامام خمینی بود، به‌طوری که می‌توان سازماندهی قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ در تهران و هماهنگی آن با روح‌الله خمینی را مرهون تلاش‌های او و یارانش دانست. وی در ساعت ۱ بعد از نیمه شب روز چهارشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ به دنبال یک سخنرانی مهیج علیه شخص شاه به وسیله پلیس دستگیر و پس از انتقال به زندان موقت شهربانی به همراه تعدادی از روحانیون تهران زندانی شد. پس از ۴۳ روز به دنبال مهاجرت علمای شهرستانها به تهران و فشار مردم، به همراه سایر روحانیون از زندان آزاد شد.

پس از تشکیل هیئت‌های مؤتلفه اسلامی، مطهری از سوی خمینی به همراه چند تن دیگر از شخصیت‌های روحانی عهده دار رهبری این هیئت‌ها گشت. پس از ترور حسنعلی منصور نخست وزیر وقت توسط محمد بخارایی، کادر رهبری هیئت‌های موتلفه شناسایی و دستگیر شد.

فعالیت‌های علمی-فرهنگی

کارت شناسایی - مرتضی مطهری.jpg

پس از حادثه ترور حسنعلی منصور، وی به تألیف کتاب در موضوعات مورد نیاز جامعه و ایراد سخنرانی در دانشگاه‌ها، انجمن اسلامی، نهضت اسلامی پزشکان، مسجد هدایت و مسجد جامع نارمک ادامه داد. به طور کلی او به یک نهضت اسلامی معتقد بود و برای اسلامی‌کردن محتوای نهضت تلاشهای ایدئولوژیک بسیاری نمود. از جمله مهمترین این اقدامات می‌توان به کمک به تأسیس حسینیه ارشاد در سال ۱۳۴۶ اشاره کرد. پس از مدتی به علت اختلاف نظر با برخی از اعضای هیئت مدیره، در سال ۱۳۴۹ از عضویت هیئت مدیره آن موسسه استعفا داد و آن را ترک گفت.

تبلیغ برای آوارگان فلسطینی

در سال ۱۳۴۸ به خاطر صدور اعلامیه‌ای با امضای وی و علامه طباطبایی و سید ابوالفضل موسوی زنجانی مبنی بر جمع اعانه برای کمک به آوارگان فلسطینی و اعلام آن طی یک سخنرانی ضداسرائیلی در حسینیه ارشاد دستگیر شد و مدت کوتاهی در زندان تک‌سلولی به سربرد. از سال ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۱ برنامه‌های تبلیغی مسجدالجواد را زیر نظر داشت و غالباً خود سخنران اصلی بود تا اینکه آن مسجد و به دنبال آن حسینیه ارشاد تعطیل گردید و بار دیگر مطهری دستگیر و مدتی در بازداشت قرار گرفت. پس از آن مطهری سخنرانی‌های خود را در مسجد جاوید و مسجد ارک و غیره ایراد می‌کرد. بعد از مدتی مسجد جاوید نیز تعطیل گردید. در حدود سال ۱۳۵۳ ممنوع‌المنبر گردید و این ممنوعیت تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت.

مبارزه با التقاط

از مهم‌ترین فعالیت‌های او ارائه ایدئولوژی اسلامی از طریق تدریس و سخنرانی و تألیف کتاب متعدد است. حساسیت اینگونه فعالیت فرهنگی خصوصاً در سالهای ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۷ به خاطر افزایش تبلیغات گروه‌های چپ و پدید آمدن گروه‌های مسلمان چپ و ظهور پدیده التقاط به اوج خود رسید. گذشته از خمینی، مطهری نیز دیگران را از همکاری با سازمان «مجاهدین خلق ایران» بازمی‌داشت. در این سال‌ها مطهری به توصیه روح‌الله خمینی هفته‌ای دو روز برای تدریس به قم می‌رفت و هم‌زمان در تهران نیز به تدریس در منزل ادامه می‌داد. در سال ۱۳۵۵ به دنبال اختلاف با یکی از اساتید دانشکده الهیات زودتر از موعد مقرر بازنشسته شد. همچنین در طول این سال‌ها، مطهری با همکاری تنی چند از شخصیت‌های روحانی، «جامعه روحانیت مبارز تهران» را بنیان گذارد بدان امید که روحانیت شهرستان‌ها نیز به تدریج چنین سازمانی پیدا کند.

ارتباط با خمینی و انقلاب

گرچه ارتباط مرتضی مطهری با خمینی پس از تبعید او از ایران به وسیله نامه و غیره استمرار داشته‌است ولی در سال ۱۳۵۵ موفق گردید مسافرتی به نجف نموده و ضمن دیدار با خمینی درباره مسائل مهم نهضت و حوزه‌های علمیه با وی مشورت نماید. پس از مرگ مصطفی خمینی و آغاز دوره جدید نهضت اسلامی، مطهری به طور تمام‌وقت درخدمت نهضت قرار گرفت. در دوران اقامت روح‌الله خمینی در پاریس، سفری به آن شهر نمود. در همین سفر خمینی وی را مسؤول تشکیل شورای انقلاب کرد. هنگام بازگشت روح‌الله خمینی به ایران، مطهری مسؤولیت کمیته استقبال از امام را شخصاً به عهده گرفت.

 

کابینهٔ موقت شورای انقلاب
رؤسا
ر. رئیس نوبت ریاست ر. رئیس نوبت ریاست
۱ مطهری اولین رئیس ۳ بهشتی سومین رئیس
۲ طالقانی دومین رئیس ۴ بنی‌صدر آخرین رئیس
وزیران
ر. وزیر وزارت‌خانه ر. وزیر وزارت‌خانه
۱ باهنر آموزش‌وپرورش ۱۰ قزوینی راه وترابری
۲ قندی ارتباطات ۱۱ احمدزاده صنایع ومعاون
۳ نمازی اقتصاد ۱۲ حبیبی علوم
۴ قطب‌زاده امورخارجه ۱۳ میناچی ارشاد
۵ صدر بازرگانی ۱۴ فروهر کار
۶ سامی بهداشت ۱۵ رفسنجانی کشور
۷ شیبانی کشاورزی ۱۶ کتیرایی مسکن
۸ مهدوی کنی دادگستری ۱۷ معین‌فر نفت
۹ خامنه‌ای دفاع ۱۸ تاج نیرو

 

اندیشه شناسی

علی رغم اختلاف نظرهای فراوان مطهری و شریعتی به خصوص در سالهای پایانی حکومت پهلوی، هردوی آنها از شخصیتهای موثر پیروزی انقلاب اسلامی ایران بودند.

شناخت شناسی

مطهری معتقد بود که باید اسلام را آن طور که هست به مردم معرفی کنیم، نه چیزی به آن بیفزاییم و نه بکاهیم، به تعبیر دیگر اسلام را بدون آرایش و پیرایش عرضه کنیم، آن گاه «فطرت حقیقت جوی» انسان‌ها به سوی آن جذب خواهد شد.مطهری قائل به نظریه فطرت است.

فلسفه اسلامی

مطهری برخلاف کسانی چون فردید که فلسفه اسلامی را ذاتاً یونانی می‌دانند، برای فلسفه اسلامی اصالت خاصی قائل است. از این روی نه تنها مانند فروید و اصحاب مکتب تفکیک، فلسفه اسلامی را مغایر با اندیشه اصیل اسلامی نمی‌داند، که حتی در ریشه یابی آن به متون دینی نیز رجوع می‌کند. از نظر مطهری اکثر فلاسفه اسلامی شیعه بودند، چرا که عقل شیعی از ابتدا عقل فلسفی بود.

مارکسیسم

در حال سخنرانی در حسینیه ارشاد

مطهری در نقد معرفت شناسی مارکسیسم معتقد بود که ادراک امری مادی نیست و مغز فقط یک ابزار است و عمل ادراک به وسیله روح غیرمادی صورت می‌گیرد. او همچنین معتقد بود که پل ارتباطی میان ذهن و خارج ماهیت است و مفاهیم ذهنی آثار مصادیق خارجی را ندارند. به طور مثال اگر جسم خارجی دارای حرکت است نیازی نیست که صورت ذهنی آن هم متحرک باشد. حرکت لازمه وجود خارجی است، نه وجود ذهنی. 

مارکس در تحلیل‌های اجتماعی خود رشد همهٔ نهادهای فکری را وابسته به نهاد اقتصادی می‌داند در حالی که به زعم مطهری ابزار تولید بدون انسان رشد پیدا نمی‌کند. در واقع تکاملِ ابزار تولید، معلول تکامل انسان است نه برعکس.

تمدن اسلامی

مسئله عقب ماندگی جوامع مسلمان از دغدغه‌های فکری مطهری بود که سال‌ها او را به خود مشغول کرد.. مطهری نظریه‌ای را که علت انحطاط تمدن‌ها را همان علل ایجاد آن می‌داند را مورد قبول نمی‌داند. به عقیده او یکی از عوامل انحطاط مسلمانان فهم غلط آنها از دین است. به عقیده او بی توجهی به منابع دینی در فرایند بازسازی فکر دینی موجب می‌شود تا عناصر و مفاهیمی خارج از دین به آن راه یابد. از همین جاست که وی بر کسانی چون اقبال لاهوری ایراد می‌گیرد که با همه نکته سنجی‌هایش در مسائل اسلامی، به جهت عدم آشنای عمیق فرهنگ اسلامی در بحث‌های مربوط به اثبات خدا، تجربه دینی، و علم الهی و خاتمیت دچار برخی اشتباهات شده‌است. 

ولایت فقیه

روحانیت در شیعه از ابتدا مستقل از دستگاههای حکومتی بوده و شیعه هیچ وقت این اصل را نپذیرفته که اولی الامر را بر هر حاکمی تطبیق کند. آیه قرآن که فرمود: «یا ایهَا الَّذینَ امَنوا اطیعُوا اللَّهَ وَ اطیعُوا الرَّسولَ وَ اولِی الْامْرِ مِنْکمْ (نساء/ ۵۹)» شیعه از اول، خلفای به ناحق را اولی الامر ندانست یعنی ولایت امر آنها را انکار کرد و تشیع و روحانیت شیعه از اساس بر انکار حقانیت این حکومتهای موجود است.
تصور مردم امروز از ولایت فقیه این نبوده که فقها حکومت کنند و دولت را به دست گیرند، بلکه در طول اعصار تصور مردم از ولایت فقیه این بوده‌است که به موجب این که مردم مسلمانند و وابسته به مکتب اسلامند، صلاحیت هر حاکمی از نظر این که قابلیت مجری بودن قوانین ملی اسلامی را داشته باشد باید مورد تأیید و تصویب فقیه قرار گیرد.

لهذا امام در فرمان خود به نخست وزیر دولت موقت می‌نویسد: به موجب حق شرعی (ولایت فقیه) و به موجب رأی اعتمادی که از طرف اکثریت قاطع ملت نسبت به من ابراز شده‌است، من رئیس دولت تعیین می‌کنم.

حق شرعی امام از وابستگی قاطع مردم به اسلام به عنوان یک مکتب و یک ایدئولوژی ناشی می‌شود که او یک مقام صلاحیتدار است که می‌تواند قابلیت شخصی را از این جهت تشخیص دهد و در حقیقت حق شرعی و ولایت شرعی یعنی مُهر ایدئولوژی مردم که او رهبر آن مردم است.
مسئله ولایت فقیه این نیست که فقیه خودش در رأس دولت قرار می‌گیرد، خودش می‌خواهد عملاً حکومت کند و مجری باشد. نقش فقیه در یک کشور اسلامی که ملتزم و متعهد به اسلام است و اسلام را به عنوان یک ایدئولوژی پذیرفته‌است نقش یک ایدئولوگ است نه نقش یک حاکم. وقتی که مردم آن ایدئولوژی را پذیرفته‌اند قهراً برای ایدئولوگ هم نقشی قائل هستند یعنی اوست که نظارت می‌کند بر این که این ایدئولوژی درست اجرا می‌شود یا نه، آیا این شخص که می‌خواهد رئیس دولت بشود و به عنوان مجری قانون در کادر اصول این ایدئولوژی حرکت کند صلاحیت چنین کاری را از نظر آن ایدئولوژی دارد یا ندارد؟ ولایت فقیه ولایت ایدئولوژیک است و اساساً خود فقیه را مردم انتخاب می‌کنند. این خودش عین دموکراسی است.

روحانیت شیعه

مطهری برای مزایای دستگاه روحانیت مزایا و نواقصی را بر می‌شمارد؛ و از جمله نواقص دستگاه روحانیت آزادی بی حد و حصر لباس روحانیت است:

... تدریجاً روحانیین از لحاظ لباس با دیگران متفاوت شده‌اند و لباس مخصوص پیدا کرده‌اند، همچنان که سپاهیان و نظامیان و برخی اصناف دیگر نیز لباس مخصوص دارند. در تشکیلات روحانی- برخلاف سایر تشکیلات- هرکسی بدون مانع و رادع می‌تواند از لباس مخصوص آن استفاده کند. بسیار دیده می‌شود که افرادی که نه علم دارند و نه ایمان، به منظور استفاده از مزایای این لباس به این صورت درمی آیند و موجب آبرو ریزی می‌گردند.

علی شریعتی

در جمله‌ای که در سال ۱۳۹۰ ادعا شد مطهری بر جلد کتاب اسلام‌شناسی دکتر شریعتی نوشته‌است، آمده‌است: «اغلب نوشته‌های دکتر شریعتی از نظری ادبی و هنری اعلی است، از نظر علمی متوسط است، از نظر فلسفی کمتر از متوسط و از نظر دینی و اسلامی صفر است.»

مراسم آخرین شب چهارشنبه سال ایرانی ها

... مسلّماً ایرانیان نیز ناخودآگاه برخی عقاید خویش را با صبغه اسلامی حفظ کردند. متأسفانه پاره‌ای خرافات هم اکنون در میان برخی ایرانیان وجود دارد از قبیل پریدن از روی آتش در چهارشنبه آخر سال و سوگند خوردن به سوی (نور) چراغ که از بقایای ماقبل اسلام است؛ و این وظیفه اسلامی است که با مقیاسهای اصولی اسلام عقاید پاک و خالص اسلامی را از کدورت اندیشه‌های جاهلی همیشه دور نگاه دارند.
... همین ایرانیهای خودمان برای اینکه سنتهای ایرانی و به قول خودشان فرهنگ ایرانی را بخواهند زنده کنند، کوشش می‌کنند کارهایی را که از اولِ اول خرافه محض بوده‌است زنده کنند، چون فکر می‌کنند که ملیت ایرانی را بدون اینها نمی‌توان نگه داشت... در مورد آتش شب چهارشنبه آخر سال- که نمونه‌ای از آتش پرستی‌های قدیم است که نه تنها چیز خوبی نیست بلکه خیلی چیز بدی هم هست- همین را می‌گویند فقط برای اینکه به قول اینها فرهنگ را (این فرهنگ، معنایش علم و فلسفه نیست بلکه به معنی سنت است) باید زنده نگه داشت.

احمد دقّاق بغدادی گفت: «کتَبْتُ الی ابِی الْحَسَنِ الثّانی أسْئَلُهُ عَنِ الْخُروجِ یوْمَ الْارْبَعاءِ لایدورُ» از امام هادی از چهارشنبه آخر ماه (یا آخر سال) سؤال کردم. «فَکتَبَ: مَنْ خَرَجَ یوْمَ الْارْبَعاءِ لایدورُ خِلافاً عَلی اهْلِ الطِّیرَةِ وُقِی مِنْ کلِّ افَةٍ وَ عوفِی مِنْ کلِّ عاهَةٍ.» فرمود: هرکسی که به رغم مردمی که فال بد می‌زنند مخصوصاً روز چهارشنبه آخر ماه (یا آخر سال) بیرون برود یعنی به خدا توکل کند، خداوند در ازای این توکل و این مخالفت با اهل تطیر(اهل فال بد)، او را از هر آفت و بیماری‌ای حفظ می‌کند.

«[یوم الاربعاءِ] لا یدور» یعنی چهارشنبه‌ای که بر نمی‌گردد. الآن بر من مجهول است که چهارشنبه آخرماه است یا آخر سال. اگر چهارشنبه آخر سال بگیریم و سال را سال شمسی بگیریم برای ما ایرانی‌ها خیلی عجیب است. واقعاً عجیب است: چهارشنبه آخر سال شمسی که می‌شود حتی در محیط‌های عالی فرهنگی ما آتش روشن می‌کنند، از روی آتش می‌پرند، می‌گویند: «سرخی تو از من، زردی من از تو». من نمی‌دانم ما چقدر می‌خواهیم اصرار روی حماقتهای خودمان داشته باشیم؟!

شعر «بنی آدم» سعدی

سعدی می‌گوید:

بنی آدم اعضای یک پیکرند   که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار   دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بی غمی   نشاید که نامت نهند آدمی

این شعر سعدی که به حق در سطح بسیار عالی تشخیص داده شده‌است، عین ترجمه یک حدیث نبوی است، منتها کمی ناقص است و به کمال اصل حدیث نیست. حدیث نبوی این است: مؤمنان مانند اعضای یک اندام اند، هرگاه عضوی به درد آید، دیگر اعضا با تب و بی خوابی با او همدردی می‌کنند... ولی پیغمبر وقتی می‌فرماید: [مَثَل مؤمنین] مَثَل یک پیکر است، توجه دارد که پیکر روح می‌خواهد. یک روح باید وجود داشته باشد تا همه اعضا را «او» کرده باشد و بعداً «ما» شده باشند. آیا اگر جسد مرده باشد و شما یک عضو را قطعه قطعه کنید، سایر اعضا حس می‌کنند؟ نه، چون روح وجود ندارد. این روح است که همه مؤمنین را یکی کرده‌است. چون اینها در آن روح یکی هستند، «ما» شده‌اند و با یکدیگر همدردی دارند. آن روح، ایمان است؛ همان کلِمَةٍ سَواءٍ بَینَنا وَ بَینَکمْ است. چون مؤمنین ایمان دارند و کلِمَةٍ سَواءٍ بَینَنا وَ بَینَکمْ بر آنها حکمفرماست، «من»های آنها «او» شده‌است و طبعاً همدل و همدرد هستند. اما انسانها بدون «کلمه سواء» این طور نیستند. پیغمبر فرمود «مؤمنین» یعنی آنها که در یک روح شریکند و آنها که کلِمَةٍ سَواءٍ بَینَنا وَ بَینَکمْ بر آنها حکمفرماست. سعدی اشتباه کرده که گفته‌است: بنی آدم اعضای یکدیگرند. بنی آدم تا آن کلِمَةٍ سَواءٍ بَینَنا وَ بَینَکمْ بر آنها حاکم نباشد، هرگز اعضای یک پیکر نمی‌توانند باشند و نیستند. دروغ (: اشتباه) است که بنی آدم اعضای یکدیگرند. آیا آمریکایی‌ها و ویتنامی‌ها بنی آدم هستند یا نیستند؟ هردو بنی آدم اند، ولی دروغ است که بنی آدم اعضای یک پیکرند. بنی آدم هرگاه یک روح و یک ایمان بر آنها حاکم شد، یعنی وقتی که «من»های ایشان در یک «او» و در یک ایمان حل شد و «من» برایشان باقی نماند، با یکدیگر همدردی دارند. در آن وقت است که:

چو عضوی به درد آورد روزگار   دگر عضوها را نماند قرار

 

تعداد صفحات : 10

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
  • سه شنبه 28 شهريور 1396
  • چهارشنبه 01 دی 1395
  • چهارشنبه 24 آذر 1395
  • پنجشنبه 18 آذر 1395
  • چهارشنبه 17 آذر 1395
  • سه شنبه 16 آذر 1395
  • دوشنبه 15 آذر 1395
  • جمعه 12 آذر 1395
  • يکشنبه 23 آبان 1395
  • پنجشنبه 18 شهريور 1395
  • جمعه 22 مرداد 1395
  • شنبه 08 خرداد 1395
  • سه شنبه 18 اسفند 1394
  • پنجشنبه 19 آذر 1394
  • شنبه 14 آذر 1394
  • سه شنبه 10 آذر 1394
  • جمعه 03 مهر 1394
  • شنبه 14 شهريور 1394
  • چهارشنبه 03 تير 1394
  • چهارشنبه 06 خرداد 1394
  • شنبه 12 ارديبهشت 1394
  • چهارشنبه 12 فروردين 1394
  • پنجشنبه 07 اسفند 1393
  • پنجشنبه 30 بهمن 1393
  • سه شنبه 28 بهمن 1393
  • دوشنبه 20 بهمن 1393
  • يکشنبه 19 بهمن 1393
  • پنجشنبه 16 بهمن 1393
  • چهارشنبه 15 بهمن 1393
  • جمعه 05 دی 1393
  • سه شنبه 29 مهر 1393
  • جمعه 28 شهريور 1393
  • يکشنبه 22 تير 1393
  • جمعه 13 تير 1393
  • پنجشنبه 05 تير 1393
  • چهارشنبه 28 خرداد 1393
  • جمعه 23 خرداد 1393
  • يکشنبه 18 خرداد 1393
  • شنبه 10 خرداد 1393
  • سه شنبه 06 خرداد 1393
  • دوشنبه 05 خرداد 1393
  • چهارشنبه 31 ارديبهشت 1393
  • پنجشنبه 18 ارديبهشت 1393
  • جمعه 12 ارديبهشت 1393
  • چهارشنبه 10 ارديبهشت 1393
  • دوشنبه 08 ارديبهشت 1393
  • يکشنبه 07 ارديبهشت 1393
  • شنبه 06 ارديبهشت 1393
  • جمعه 05 ارديبهشت 1393
  • چهارشنبه 03 ارديبهشت 1393
  • سه شنبه 02 ارديبهشت 1393
  • يکشنبه 31 فروردين 1393
  • نظرسنجی
    ایامطالبی که دروبلاگ وجودداردموردتوجه شماقرارگرفته؟
    نمونه سوال ریاضی از کدوم مقطع براتون بزارم دوست دارید؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 98
  • کل نظرات : 41
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 52
  • آی پی امروز : 23
  • آی پی دیروز : 17
  • بازدید امروز : 59
  • باردید دیروز : 51
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 59
  • بازدید ماه : 364
  • بازدید سال : 1,238
  • بازدید کلی : 27,102